زناشویی

چرا گاهی اوقات احساس می‌کنیم شریک زندگی‌مان به طور کامل ما را نمی‌شناسد؟

در یک رابطه‌ی عاطفی، یکی از آرزوهای عمیق ما این است که توسط شریک زندگی‌مان فهمیده شویم، دیده شویم و به طور کامل پذیرفته شویم. اما متاسفانه، گاهی اوقات با احساس ناخوشایندی مواجه می‌شویم: احساس می‌کنیم علی‌رغم نزدیکی فیزیکی و عاطفی، شریک زندگی‌مان واقعا ما را نمی‌شناسد. این احساس می‌تواند ناامیدکننده و حتی دردناک باشد.

  • 🌐

    عدم ارتباط موثر:

    ممکن است نتوانیم احساسات و نیازهای خود را به درستی بیان کنیم.
  • 🌐

    فقدان گوش دادن فعال:

    شاید شریک زندگی‌مان واقعا به حرف‌های ما گوش نمی‌دهد و فقط منتظر است تا نوبت خودش برسد.
  • 🌐

    پیش‌فرض‌ها و انتظارات نادرست:

    گاهی اوقات، بر اساس تجربیات گذشته یا باورهای شخصی، انتظارات غیرواقع‌بینانه‌ای از شریک زندگی‌مان داریم.
  • 🌐

    تغییرات شخصیتی:

    ما انسان‌ها در طول زمان تغییر می‌کنیم و ممکن است شریک زندگی‌مان نتواند با این تغییرات همراه شود.
  • 🌐

    عدم به اشتراک گذاشتن آسیب‌پذیری‌ها:

    ترس از قضاوت یا طرد شدن باعث می‌شود که نتوانیم جنبه‌های آسیب‌پذیر خود را با شریک زندگی‌مان در میان بگذاریم.
  • 🌐

    عدم تمرکز بر نیازهای یکدیگر:

    درگیر شدن در روزمرگی‌ها می‌تواند باعث شود که از نیازهای عاطفی و روانی یکدیگر غافل شویم.
  • 🌐

    نداشتن زمان کافی برای با هم بودن:

    کمبود وقت با کیفیت می‌تواند باعث شود که فرصت کافی برای شناخت عمیق‌تر یکدیگر را از دست بدهیم.
  • 🌐

    تفاوت در سبک‌های ارتباطی:

    ممکن است ما و شریک زندگی‌مان سبک‌های ارتباطی متفاوتی داشته باشیم که منجر به سوء تفاهم شود.
  • 🌐

    عدم صداقت:

    پنهان کردن حقیقت یا عدم صداقت می‌تواند مانع از شکل‌گیری یک رابطه‌ی عمیق و صمیمی شود.
  • 🌐

    نادیده گرفتن زبان عشق یکدیگر:

    هر فردی به روش خاصی احساس دوست داشته شدن می‌کند و نادیده گرفتن این موضوع می‌تواند باعث ایجاد فاصله شود.
  • 🌐

    تمرکز بر مشکلات به جای راه‌حل‌ها:

    گیر افتادن در چرخه‌ی شکایت و انتقاد می‌تواند انرژی لازم برای شناخت بهتر یکدیگر را از بین ببرد.

مهارت‌های رابطه زناشویی

  • 🌐

    مقایسه با دیگران:

    مقایسه رابطه‌ی خود با روابط دیگران می‌تواند باعث ایجاد نارضایتی و احساس کمبود شود.
  • 🌐

    گذشته‌ی حل نشده:

    زخم‌های عاطفی گذشته می‌تواند بر نحوه‌ی برقراری ارتباط و شناخت یکدیگر در رابطه‌ی فعلی تاثیر بگذارد.
  • 🌐

    فقدان همدلی:

    ناتوانی در درک و همدردی با احساسات شریک زندگی‌مان می‌تواند باعث ایجاد حس تنهایی و درک نشدن شود.

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

  • 🌐

    مسائل مالی:

    استرس و نگرانی‌های مالی می‌تواند بر رابطه‌ی ما تاثیر منفی بگذارد و مانع از شناخت صحیح یکدیگر شود.
  • 🌐

    دخالت دیگران:

    دخالت خانواده یا دوستان در رابطه‌ی ما می‌تواند باعث ایجاد تنش و سوء تفاهم شود.
  • 🌐

    عدم پذیرش تفاوت‌ها:

    انکار یا تلاش برای تغییر دادن تفاوت‌های شخصیتی و ارزشی می‌تواند باعث ایجاد نارضایتی و دوری شود.
  • 🌐

    انتظارات غیرمنطقی از نقش‌های جنسیتی:

    باورهای سنتی و غیرمنطقی در مورد نقش‌های جنسیتی می‌تواند مانع از شناخت کامل یکدیگر به عنوان انسان شود.

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

  • 🌐

    بی‌توجهی به اهمیت رشد فردی:

    اگر هر یک از ما از رشد و توسعه‌ی فردی خود غافل شویم، ممکن است نتوانیم به عنوان شریک زندگی، نیازهای یکدیگر را برآورده کنیم.

با آگاهی از این عوامل و تلاش برای رفع آنها، می‌توانید رابطه‌ای صمیمی‌تر و رضایت‌بخش‌تر را تجربه کنید.

چرا گاهی اوقات احساس می‌کنیم شریک زندگی‌مان به طور کامل ما را نمی‌شناسد؟ 19 نکته

1. عدم بیان صریح نیازها و خواسته‌ها

بسیاری از اوقات، ما انتظار داریم که شریک زندگی‌مان خود به خود نیازها و خواسته‌های ما را درک کند.اما واقعیت این است که ذهن‌خوانی ممکن نیست.اگر به طور واضح و صریح نیازها و خواسته‌های خود را بیان نکنیم، احتمال اینکه شریک زندگی‌مان از آنها بی‌خبر بماند زیاد است.این موضوع می‌تواند شامل نیازهای عاطفی، جسمی، فکری و حتی نیاز به کمک در انجام کارهای روزمره باشد.به جای اینکه منتظر بمانید تا شریک زندگی‌تان حدس بزند، با او صحبت کنید و به او بگویید که چه چیزی شما را خوشحال می‌کند و چه چیزی شما را آزار می‌دهد.

وقتی نیازهای خود را بیان می‌کنید، در واقع به شریک زندگی‌تان فرصت می‌دهید تا شما را بهتر بشناسد و به نیازهایتان پاسخ دهد.

بیان نیازها به هیچ وجه نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه خودآگاهی و تمایل به بهبود رابطه است.باور داشته باشید که شریک زندگی‌تان مایل است شما را شاد کند، اما برای این کار به راهنمایی شما نیاز دارد.بهبود روابط زناشویی

2. تغییر مداوم شخصیت و علایق

همه ما در طول زندگی تغییر می‌کنیم.علایق، اهداف و ارزش‌هایمان ممکن است با گذشت زمان تغییر کنند.اگر این تغییرات را با شریک زندگی‌مان در میان نگذاریم، ممکن است او از این تغییرات بی‌خبر بماند و احساس کند که دیگر ما را نمی‌شناسد.مثلا ممکن است یک سرگرمی جدید پیدا کرده باشید یا دیدگاهتان نسبت به یک موضوع خاص تغییر کرده باشد.این تغییرات را با شریک زندگی‌تان در میان بگذارید و به او فرصت دهید تا شما را بهتر بشناسد.تغییرات در شخصیت و علایق بخشی طبیعی از زندگی هستند، اما باید این تغییرات را با شریک زندگی‌مان در میان بگذاریم تا او بتواند با ما همراه شود.

در غیر این صورت، ممکن است احساس تنهایی و انزوا در رابطه به وجود آید.

با شریک زندگی‌تان در مورد رویاها، اهداف و ترس‌هایتان صحبت کنید تا او بتواند شما را درک کند.

3. عدم اختصاص زمان کافی برای گفتگو و ارتباط عمیق

در دنیای پرمشغله امروز، اختصاص زمان کافی برای گفتگو و ارتباط عمیق با شریک زندگی‌مان دشوار است. اما بدون این ارتباط عمیق، شناخت کامل یکدیگر غیرممکن است. گفتگوهای روزمره در مورد کارهای روزمره کافی نیست. ما نیاز داریم که در مورد احساسات، افکار و تجربیات عمیق‌تر خود با یکدیگر صحبت کنیم. زمانی را به طور منظم برای گفتگو و ارتباط عمیق با شریک زندگی‌تان اختصاص دهید. این زمان می‌تواند شامل یک شام عاشقانه، یک پیاده‌روی در طبیعت یا یک گفتگوی صمیمانه در خانه باشد. رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران در این زمان، از صحبت کردن در مورد مشکلات و نگرانی‌ها نیز دریغ نکنید. با اختصاص زمان کافی برای گفتگو و ارتباط عمیق، می‌توانید به شناخت عمیق‌تری از یکدیگر دست پیدا کنید.

4. ترس از آسیب‌پذیر بودن

ترس از آسیب‌پذیر بودن می‌تواند مانع از این شود که خود واقعی‌مان را به شریک زندگی‌مان نشان دهیم. ما ممکن است از ترس اینکه مورد قضاوت یا طرد قرار گیریم، احساسات و افکار واقعی خود را پنهان کنیم. اما بدون آسیب‌پذیر بودن، نمی‌توانیم به شناخت عمیقی از یکدیگر دست پیدا کنیم. آسیب‌پذیر بودن به معنای این است که خود واقعی‌مان را با تمام نقاط قوت و ضعف به شریک زندگی‌مان نشان دهیم. این کار نیازمند اعتماد و شجاعت است، اما پاداش آن یک رابطه عمیق و معنادار است. به شریک زندگی‌تان اعتماد کنید و به او اجازه دهید تا شما را همانطور که هستید بشناسد. با آسیب‌پذیر بودن، به شریک زندگی‌تان این فرصت را می‌دهید تا شما را دوست داشته باشد و از شما حمایت کند.

5. عدم توجه به زبان بدن و نشانه‌های غیرکلامی

ارتباط فقط کلامی نیست. زبان بدن و نشانه‌های غیرکلامی نیز نقش مهمی در انتقال پیام‌ها دارند. اگر به زبان بدن شریک زندگی‌مان توجه نکنیم، ممکن است نتوانیم احساسات و افکار او را به درستی درک کنیم. مثلا ممکن است شریک زندگی‌مان با کلمات بگوید که حالش خوب است، اما زبان بدنش نشان دهد که ناراحت است. به زبان بدن شریک زندگی‌تان توجه کنید و سعی کنید احساسات و افکار او را درک کنید. با توجه به زبان بدن و نشانه‌های غیرکلامی، می‌توانید به شناخت عمیق‌تری از شریک زندگی‌تان دست پیدا کنید. با تمرین، می‌توانید در خواندن زبان بدن ماهر شوید و به شناخت عمیق‌تری از افراد دست پیدا کنید.

6. سوء تفاهم‌ها و تعارضات حل نشده

سوء تفاهم‌ها و تعارضات حل نشده می‌توانند مانع از شناخت کامل یکدیگر شوند. اگر این سوء تفاهم‌ها و تعارضات را به حال خود رها کنیم، می‌توانند به مرور زمان روی هم انباشته شوند و باعث ایجاد فاصله بین ما و شریک زندگی‌مان شوند. به محض اینکه سوء تفاهم یا تعارضی به وجود آمد، سعی کنید آن را به طور مسالمت‌آمیز و سازنده حل کنید. از سرزنش کردن یکدیگر خودداری کنید و به جای آن، روی پیدا کردن راه‌حل تمرکز کنید. به حرف‌های یکدیگر گوش دهید و سعی کنید دیدگاه یکدیگر را درک کنید. با حل سوء تفاهم‌ها و تعارضات، می‌توانید به شناخت عمیق‌تری از یکدیگر دست پیدا کنید و از ایجاد فاصله در رابطه جلوگیری کنید. اگر در حل تعارضات مشکل دارید، می‌توانید از یک مشاور کمک بگیرید.

نوشته های مشابه

7. انتظارات غیر واقعی

انتظارات غیر واقعی از شریک زندگی‌مان می‌تواند باعث شود که احساس کنیم او ما را نمی‌شناسد. اگر انتظار داشته باشیم که شریک زندگی‌مان همیشه مطابق میل ما رفتار کند یا همیشه احساسات ما را درک کند، احتمالاً ناامید خواهیم شد. به جای اینکه انتظار داشته باشید که شریک زندگی‌تان شما را کامل کند، سعی کنید خودتان را کامل کنید. یک رابطه سالم نیازمند پذیرش نقص‌های یکدیگر است. با داشتن انتظارات واقع‌بینانه، می‌توانید به یک رابطه سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تر دست پیدا کنید. با تعدیل انتظارات خود، می‌توانید از ناامیدی و سرخوردگی در رابطه جلوگیری کنید.

8. عدم پرسش و کنجکاوی در مورد زندگی شریک زندگی

گاهی اوقات ما درگیر زندگی خود می‌شویم و فراموش می‌کنیم که در مورد زندگی شریک زندگی‌مان پرسش کنیم و کنجکاو باشیم.این موضوع می‌تواند باعث شود که شریک زندگی‌مان احساس کند که برای ما مهم نیست و ما علاقه‌ای به شناخت او نداریم.در مورد زندگی شریک زندگی‌تان کنجکاو باشید و از او در مورد کار، دوستان، علایق و رویاهایش سوال کنید.به حرف‌های او با دقت گوش دهید و سعی کنید او را درک کنید.با نشان دادن علاقه به زندگی شریک زندگی‌تان، به او نشان می‌دهید که برای شما مهم است و می‌خواهید او را بهتر بشناسید.

با پرسش و کنجکاوی در مورد زندگی شریک زندگی‌تان، می‌توانید به شناخت عمیق‌تری از او دست پیدا کنید.

این کار نه تنها باعث بهبود رابطه شما می‌شود، بلکه باعث می‌شود که شریک زندگی‌تان احساس ارزشمندی کند.

9. درگیر شدن در الگوهای ارتباطی ناسالم

الگوهای ارتباطی ناسالم مانند انتقاد، سرزنش، تحقیر و دفاع می‌توانند مانع از شناخت کامل یکدیگر شوند. این الگوها باعث ایجاد تنش و بی‌اعتمادی در رابطه می‌شوند و مانع از این می‌شوند که بتوانیم به طور با صداقت و صمیمانه با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. سعی کنید الگوهای ارتباطی ناسالم را در رابطه خود شناسایی کنید و برای تغییر آنها تلاش کنید. به جای انتقاد، سعی کنید به طور سازنده بازخورد دهید. به جای سرزنش، سعی کنید مسئولیت کارهای خود را بپذیرید. به جای تحقیر، سعی کنید به شریک زندگی‌تان احترام بگذارید. به جای دفاع، سعی کنید به حرف‌های شریک زندگی‌تان گوش دهید و او را درک کنید. با تغییر الگوهای ارتباطی ناسالم، می‌توانید به یک رابطه سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تر دست پیدا کنید.

10. پنهان کردن احساسات و افکار واقعی

گاهی اوقات ما از ترس اینکه مورد قضاوت یا طرد قرار گیریم، احساسات و افکار واقعی خود را پنهان می‌کنیم. اما این کار باعث می‌شود که شریک زندگی‌مان نتواند ما را به طور کامل بشناسد. سعی کنید احساسات و افکار واقعی خود را با شریک زندگی‌تان در میان بگذارید، حتی اگر این کار دشوار باشد. به او اعتماد کنید و به او اجازه دهید تا شما را همانطور که هستید بشناسد. با پنهان نکردن احساسات و افکار واقعی، می‌توانید به یک رابطه عمیق‌تر و صمیمی‌تر دست پیدا کنید. با به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار واقعی، به شریک زندگی‌تان این فرصت را می‌دهید تا شما را درک کند و از شما حمایت کند. این کار نه تنها باعث بهبود رابطه شما می‌شود، بلکه باعث می‌شود که احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتری با شریک زندگی‌تان داشته باشید.

11. عدم قدردانی از تلاش‌ها و ویژگی‌های مثبت شریک زندگی

گاهی اوقات ما فراموش می‌کنیم که از تلاش‌ها و ویژگی‌های مثبت شریک زندگی‌مان قدردانی کنیم. این موضوع می‌تواند باعث شود که شریک زندگی‌مان احساس کند که تلاش‌هایش نادیده گرفته می‌شوند و برای ما ارزشی ندارد. به طور مرتب از تلاش‌ها و ویژگی‌های مثبت شریک زندگی‌تان قدردانی کنید. به او بگویید که چقدر از حضورش در زندگی‌تان سپاسگزارید. با قدردانی از شریک زندگی‌تان، به او نشان می‌دهید که برای شما مهم است و تلاش‌هایش را قدر می‌دانید. با قدردانی از شریک زندگی‌تان، می‌توانید به او انگیزه دهید تا به تلاش‌هایش ادامه دهد و رابطه شما را تقویت کند. این کار نه تنها باعث بهبود رابطه شما می‌شود، بلکه باعث می‌شود که شریک زندگی‌تان احساس ارزشمندی و دوست داشته شدن کند.

12. مقایسه رابطه خود با روابط دیگران

مقایسه رابطه خود با روابط دیگران می‌تواند باعث شود که احساس کنیم شریک زندگی‌مان به اندازه کافی خوب نیست. هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و نباید خود را با دیگران مقایسه کنیم. به جای مقایسه، روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و برای بهبود آن تلاش کنید. با مقایسه نکردن رابطه خود با دیگران، می‌توانید از ایجاد حسادت و نارضایتی در رابطه جلوگیری کنید. با تمرکز بر رابطه خود، می‌توانید از آن لذت ببرید و آن را به یک رابطه قوی‌تر و رضایت‌بخش‌تر تبدیل کنید.

13. عدم حمایت از یکدیگر در زمان‌های سخت

حمایت از یکدیگر در زمان‌های سخت یکی از مهم‌ترین جنبه‌های یک رابطه قوی است. اگر در زمان‌های سخت از شریک زندگی‌مان حمایت نکنیم، او ممکن است احساس تنهایی و انزوا کند. در زمان‌های سخت از شریک زندگی‌تان حمایت کنید و به او نشان دهید که در کنارش هستید. به حرف‌های او گوش دهید، او را تشویق کنید و به او کمک کنید تا با چالش‌هایش روبرو شود. با حمایت از شریک زندگی‌تان، به او نشان می‌دهید که برای شما مهم است و در هر شرایطی در کنارش خواهید بود. با حمایت از شریک زندگی‌تان، می‌توانید به او کمک کنید تا قوی‌تر شود و رابطه شما را تقویت کنید. این کار نه تنها باعث بهبود رابطه شما می‌شود، بلکه باعث می‌شود که شریک زندگی‌تان احساس امنیت و اعتماد بیشتری در رابطه داشته باشد.

14. عدم درک دیدگاه و ارزش‌های متفاوت

همه ما دیدگاه و ارزش‌های متفاوتی داریم. اگر تلاش نکنیم دیدگاه و ارزش‌های شریک زندگی‌مان را درک کنیم، ممکن است نتوانیم او را به طور کامل بشناسیم. سعی کنید دیدگاه و ارزش‌های شریک زندگی‌تان را درک کنید، حتی اگر با آنها موافق نباشید. به حرف‌های او گوش دهید و سعی کنید بفهمید که چرا این دیدگاه‌ها و ارزش‌ها برای او مهم هستند. با درک دیدگاه و ارزش‌های متفاوت، می‌توانید به یک رابطه صمیمانه‌تر و محترمانه‌تر دست پیدا کنید. با درک دیدگاه و ارزش‌های متفاوت، می‌توانید از ایجاد تعارضات غیر ضروری در رابطه جلوگیری کنید. این کار نه تنها باعث بهبود رابطه شما می‌شود، بلکه باعث می‌شود که دیدگاه‌های خود را نیز گسترش دهید.

15. عدم اختصاص زمان به تفریح و سرگرمی مشترک

اختصاص زمان به تفریح و سرگرمی مشترک یکی از مهم‌ترین راه‌ها برای تقویت روابط است. اگر هیچ وقت با هم تفریح نکنیم، ممکن است احساس کنیم که دیگر با هم ارتباطی نداریم. زمانی را به طور منظم به تفریح و سرگرمی مشترک اختصاص دهید. فعالیت‌هایی را انتخاب کنید که هر دو از آنها لذت ببرید. با تفریح و سرگرمی مشترک، می‌توانید خاطرات خوبی با هم بسازید و رابطه خود را تقویت کنید. با اختصاص زمان به تفریح و سرگرمی مشترک، می‌توانید از ایجاد خستگی و یکنواختی در رابطه جلوگیری کنید. این کار نه تنها باعث بهبود رابطه شما می‌شود، بلکه باعث می‌شود که استرس خود را کاهش دهید و از زندگی لذت ببرید.

16. عدم تلاش برای یادگیری چیزهای جدید در مورد شریک زندگی

حتی پس از سال‌ها زندگی مشترک، هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری در مورد شریک زندگی‌مان وجود دارد. اگر تلاش نکنیم چیزهای جدیدی در مورد او یاد بگیریم، ممکن است احساس کنیم که او را به طور کامل نمی‌شناسیم. همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید در مورد شریک زندگی‌تان باشید. از او در مورد علایق، رویاها و اهدافش سوال کنید. به حرف‌های او با دقت گوش دهید و سعی کنید او را درک کنید. با یادگیری چیزهای جدید در مورد شریک زندگی‌تان، می‌توانید به یک رابطه عمیق‌تر و صمیمی‌تر دست پیدا کنید. با یادگیری چیزهای جدید در مورد شریک زندگی‌تان، می‌توانید از ایجاد خستگی و یکنواختی در رابطه جلوگیری کنید. این کار نه تنها باعث بهبود رابطه شما می‌شود، بلکه باعث می‌شود که همواره احساس کنید که در حال کشف جنبه‌های جدیدی از شریک زندگی‌تان هستید.

17. اهمیت ندادن به نیازهای عاطفی شریک زندگی

اهمیت دادن به نیازهای عاطفی شریک زندگی یکی از ارکان اصلی یک رابطه سالم و پایدار است. نادیده گرفتن این نیازها می‌تواند باعث شود که طرف مقابل احساس کند که دوست داشته نمی شود و درک نمی شود. به نیازهای عاطفی شریک زندگی خود توجه کنید. این نیازها میتوانند شامل نیاز به تأیید، تشویق، همدلی و حمایت باشند. سعی کنید به روش هایی که شریک زندگی تان به شما ابراز محبت می کند، پاسخ دهید و به او نشان دهید که او را دوست دارید. به حرف هایش با دقت گوش دهید و سعی کنید احساساتش را درک کنید. با اهمیت دادن به نیازهای عاطفی شریک زندگی خود، می‌توانید یک رابطه قوی تر و صمیمی تر بسازید. این کار نه تنها باعث بهبود رابطه شما می شود، بلکه باعث می شود که شریک زندگی تان احساس ارزشمندی و امنیت بیشتری در رابطه داشته باشد.

18. عدم بخشش اشتباهات یکدیگر

هیچ کس کامل نیست و همه ما اشتباه می کنیم. اگر نتوانیم اشتباهات یکدیگر را ببخشیم، رابطه ما پر از خشم و کینه خواهد شد. سعی کنید اشتباهات شریک زندگی خود را ببخشید و به او فرصت دهید تا جبران کند. اگر نمی توانید اشتباهی را ببخشید، با شریک زندگی خود در مورد آن صحبت کنید و سعی کنید به یک راه حل برسید. با بخشش اشتباهات یکدیگر، می‌توانید یک رابطه سالم تر و پایدارتر بسازید.

19. سرکوب کردن خود واقعی

گاهی اوقات افراد برای اینکه مورد قبول واقع شوند، خود واقعی شان را پنهان می کنند و نقابی بر چهره می زنند. این کار باعث می شود که اطرافیان، از جمله شریک زندگی، تصویری نادرست از فرد داشته باشند. خود واقعی تان را به شریک زندگی تان نشان دهید. نیازی نیست که برای جلب توجه دیگران، کسی باشید که نیستید. مطمئن باشید که اگر شریک زندگی تان شما را دوست داشته باشد، شما را همانطور که هستید می پذیرد. با سرکوب نکردن خود واقعی، می‌توانید یک رابطه با صداقت و صمیمی با شریک زندگی تان داشته باشید. پنهان کردن خود واقعی انرژی زیادی از شما می گیرد و باعث فرسودگی عاطفی می شود. پس خودتان باشید و از زندگی لذت ببرید!

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا